تبیین جایگاه ژئوپلیتیک در الزامات سیاست خارجی
مطالعه موردی : اســـــرائیل
Explaining the geopolitical position in foreign policy requirements
Case study: Israel
نویسنده : محمد جواد عزیزی فر
چکیده
اسرائیل به عنوان یک واحد سیاسی، با یک رهیافت ژئوپلیتیک جهانگرایانه سعی در ایجاد یک هژمونی منطقه ای دارد. نیاز اسرائیل به ایجاد یک هژمون منطقه ای علاوه بر زمینههای جامعه شناختی و تکثر قومی که به عنوان فاکتورهای داخلی محسوب میشود، ریشه در موانع ژئوپلیتیک این کشور به عنوان فاکتورهای فراملی(منطقه ای) دارد. کدهای ژئوپلیتیک این کشور القا کننده یک رویکرد و تحلیل امنیتی برای سیاستگذاران این واحد سیاسی است. به نحوی که استراتژی کلان و مکتب ژئوپلیتیک مختص این کشور را بوجود آورده است، و مبین این اصل است که شالوده امنیت اسرائیل را بر جغرافیا (سرزمین) قرار میدهد. به رغم نفوذ جهانی گسترده، این کشور داری عدم روابط خارجی و دیپلماتیک رسمی با کشورهای همسایه خود به استثنای ترکیه و مصر میباشد. این نوشتار به بررسی چگونگی سیاست خارجی متاثر از ملاحظات ژئوپلیتیک میپردازد. هرچند عوامل موثر در سیاست خارجی فراتر از عناصر ژئوپلیتیک میباشد. لیکن پنج اصل اساسی خود آگاهی ژئوپلیتیک اسرائیل، به عنوان کانون توجه و منشا الزامات سیاست خارجی اسرائیل مد نطر قرار دارد. هرچند هدف این نوشتار صرفا بررسی بین این دو مولفه میباشد، لکن نتایج بررسی عملکرد اسرائیل بدون در نظر گرفتن ایدئولوژی و روند تاریخی– مکتبی حاکم بر آن، نتایج توجیه پذیر و قابل اتکایی نیستند.